tag:blogger.com,1999:blog-4357069188963605492.post679206528622289060..comments2023-03-31T06:15:25.531-07:00Comments on روشنائی های شهر: گوشوارههایم مال تو، کفشهایم نهshahrneshinhttp://www.blogger.com/profile/18197405768941554336noreply@blogger.comBlogger23125tag:blogger.com,1999:blog-4357069188963605492.post-86050293928050595822010-03-13T23:03:28.424-08:002010-03-13T23:03:28.424-08:00این روزها چقدر دلم می خواهد جای دخترم باشم .
لباس...این روزها چقدر دلم می خواهد جای دخترم باشم .<br /> لباسشرا بپوشم ، توی بازیهایش شرکت کنم ، با دوستانش بخندم ، کتابهایش را بخوانم ، دو تایی با هم فیلم ببینیم و...<br />دنیای جوانی اش را دوست دارم خیلی شیرین است ...مریم تnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-4357069188963605492.post-30405466005423656132010-03-11T00:44:07.634-08:002010-03-11T00:44:07.634-08:00اي بابا
صفاجان
حالا من يه چيزي گفتم
من مطمئنم كه ش...اي بابا<br />صفاجان<br />حالا من يه چيزي گفتم<br />من مطمئنم كه شهرنشين هم آخرش كفشاشو ميده دخترش بپوشه!ضمن اين كه به همه ي اين حرفايي كه نوشته هم اعتقاد دارهعطش شكنnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-4357069188963605492.post-17245870092180028552010-03-10T10:04:54.891-08:002010-03-10T10:04:54.891-08:00سلام.
من یه دخترم نه مادر! همیشه دلم میخواست میتو ...سلام.<br />من یه دخترم نه مادر! همیشه دلم میخواست میتو نستم تجربه های مادرمو ازش بگیرم ولی هرچی من بزرگ میشم اونا بزرگتر میشن!<br /><br /><br />«یک مادر آینده»Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-4357069188963605492.post-18179548018615919772010-03-08T10:50:56.862-08:002010-03-08T10:50:56.862-08:00ما سیاسی نویس ها را به وجد آوردی مخصوصا آن طیفی که...ما سیاسی نویس ها را به وجد آوردی مخصوصا آن طیفی که برای نثر غوغا می کنند.به قول بامدادی مگر می شود خواند و چیزی نگفت؟یا به دید من تمجیدی نکرد؟<br /><br />روایت تو روایت یک مادر و دختر نبود روایت سالهای رفته است روایت عمر در گذر است روایت شوق و زندگیست..مرحبا مامان.آفرین مامان.در ضمن روزتان نیز مبارکرضا رادمنشhttp://fararei.wordpress.comnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-4357069188963605492.post-30792732025749507492010-03-08T00:06:41.150-08:002010-03-08T00:06:41.150-08:00واقعا قشنگ بود و مثه زندگی من
وقتی میگفتی یاد خودم...واقعا قشنگ بود و مثه زندگی من<br />وقتی میگفتی یاد خودم و مامانم میفتادم<br />یاد این همه شباهت بیش از حد ....فقط فرقش این بود که مامانم زیاد چیزیش رو به من نمیبخشه!<br />حتی گوشمم سوراخ نکرده که بخوام گوش واره هایش را بگیرم...یک عدد وکیل نیمه دیوانهnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-4357069188963605492.post-88766170592718660452010-03-07T13:28:03.324-08:002010-03-07T13:28:03.324-08:00سلام
چه ساده است و عمیق این نوشته. حس مادر بودن آن...سلام<br />چه ساده است و عمیق این نوشته. حس مادر بودن آنقدر دور است که حتا لمس یک لحظه اش باز دور تر است از لمس صیغل دوست داشتنی سنگ های کف اقیانوس...<br /><br />یاد صحنه تکراری قبل از میهمانی ها افتادم و دیالوگ های دو خواهرم با مادرم و لباس های او که حالا بعضی اش برای آنها هم کوچک شده. لباسهایی که بعضی وقتها نگاهشان می کنم و زیر لب تکرار می کنم: این مال نوجوانی های او بوده...<br /><br />یا علی مددیمهدی شیخhttp://4baagh.blogfa.comnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-4357069188963605492.post-1643359864515424382010-03-07T11:41:49.239-08:002010-03-07T11:41:49.239-08:00شايد اگر به گذشته نگاه كني يك روز از پاگرد بيرون د...شايد اگر به گذشته نگاه كني يك روز از پاگرد بيرون داد زده باشي: « مامان! کفشهایم گلی شده. مال تو رو بپوشم؟»<br />و او هم كفش هاي كتاني اش را داده باشد به تو. <br />يعني فكر مي كنم اين حكايت هميشگي همه ي مادرها و دخترهاست.Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-4357069188963605492.post-56594585807386616652010-03-07T05:46:38.699-08:002010-03-07T05:46:38.699-08:00چه مادرانه زیبایی ...چه مادرانه زیبایی ...راحلهhttp://golpesarema.persianblog.ir/noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-4357069188963605492.post-18571024488520959732010-03-06T22:38:31.342-08:002010-03-06T22:38:31.342-08:00fek konam in neveshte ra faghat madar ha bayad bek...fek konam in neveshte ra faghat madar ha bayad bekhanand<br />ma dokhtarha agar bekhanim, hang mikonim!...mim!noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-4357069188963605492.post-69893986475984776552010-03-06T19:39:54.536-08:002010-03-06T19:39:54.536-08:00ممنون که نظر می دهید و آدم دلش می خواهد بیشتر و بی...ممنون که نظر می دهید و آدم دلش می خواهد بیشتر و بیشتر بنویسد.<br />من نمی توانم جواب تک تک کامنت ها را بدهم و از این نظر واقعاشرمنده ام.shahrneshinhttps://www.blogger.com/profile/18197405768941554336noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-4357069188963605492.post-31663442366268008692010-03-06T16:37:27.751-08:002010-03-06T16:37:27.751-08:00درود بر شما.
به قول کیان نمیشد آدم بخواند و چیز...درود بر شما. <br /><br />به قول کیان نمیشد آدم بخواند و چیزی نگوید. من فرزند ندارم اما احساستان را چنان پررنگ توصیف کردید که تقریبا مادر بودن را حس کردم، دست کم احساس مادر از دست رفتهام را.Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-4357069188963605492.post-64948786296813128702010-03-06T15:44:40.407-08:002010-03-06T15:44:40.407-08:00به عطش شکن!!!! باز که ما... دعوا خلاصه!!!!نخیر کفش...به عطش شکن!!!! باز که ما... دعوا خلاصه!!!!نخیر کفش کتانی هرکی فقط مال خودشه......راهی که کفش کتونی میخواد با دل نتوان رفت.....اوکی؟؟؟؟؟ ومهدیه عزیز هنوز خیلی گرمی.....آخرش به حرف من میرسین.....صفاnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-4357069188963605492.post-16374775049840465912010-03-06T15:02:38.213-08:002010-03-06T15:02:38.213-08:00بچهها که میان، انگار با اونها دوباره متولد میشی ...بچهها که میان، انگار با اونها دوباره متولد میشی و آروم آروم باهاشون بزرگتر و عاقل تر میشی. تا بزرگ بشن ریزه ریزه همه چیزت رو بهشون بخشیدی ...و اونها... جاده هایی رو بهت نشون دادن که برات کاملا تازه است، جذاب تر و عالی تر از هر چه که هرگز میشناختی یا میخواستی. اون وقت خوشحال میشی که بجای رفتن به سوی جاده هایی که همیشه صدات میکردن، جلوی کتونیها جفت شده به پای بچهها نشستی و در حسرت جادههای نرفته، به انتظار آینده نشستی. ... حالا از جادههای میشنوی که فقط وصفشون صدها بار به قدمهای نزده در اون مسیرهای رویایی خودت میآرزه.. بجنبی ، کنارشون همراهی. بجنب!Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-4357069188963605492.post-73579224146559366412010-03-06T11:24:11.124-08:002010-03-06T11:24:11.124-08:00زیر زمینتون هنوز هم به اندازه ی خونه باغچه دار قبل...زیر زمینتون هنوز هم به اندازه ی خونه باغچه دار قبلی اسرار آمیزه و پر از چیزهای قند تو دل آب کن؟<br />اگه آره،کتونی ها رو قایم کنین.هرچند که پیدا می کنه ولی حداقل این جوری کمی عقب انداختینش...طهرونیhttp://ftehrooni.blogfa.comnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-4357069188963605492.post-25856836548079378242010-03-06T11:18:43.533-08:002010-03-06T11:18:43.533-08:00مدتی است که از پدر مادر برادر هم بلند تر شده ام خو...مدتی است که از پدر مادر برادر هم بلند تر شده ام خودتان می دانید . <br />این روز ها اکثراً فکر می کنم آیا در واقعیت هم این قدر فرق کرده ام ؟ درست وقت هایی که اکثر حرف های من را نمی فهمند فکر می کنم فکر می کنم ای کاش به اثر معجزه آسای ژن ها و موتاسیون اعتقاد داشتم! و کمتر کسی مثل شما می داند هییییییچ این طور نیست...<br />اکثر این اوقات بهط غم انگیز تمام زندگیم را غرق می کند...<br />چه ربطی به متن شما داشت ؟! نمی دانم ! وقتی متنتان را خواندم یاد این موضوع افتادم پس حتماً ربط دارد! ببخشیدمحسن کافیhttp://cherkestan.blogsky.comnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-4357069188963605492.post-83338710038847344552010-03-06T08:41:46.989-08:002010-03-06T08:41:46.989-08:00سلام
مدتی است در گوگل ریدر مطالب زیبای وبلاگتان را...سلام<br />مدتی است در گوگل ریدر مطالب زیبای وبلاگتان را می خوانم و دنبال می کنم.گاهی هم مثل الان که این پست را خواندم دلم می گیرد.<br />یکی از پست های زیبایتان را در وبلاگم گذاشتم.اگر ناراحتتان می کند بگویید تا بر دارمش.خانم شادhttp://www.mrsshad.blogfa.com/noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-4357069188963605492.post-7784853374085536742010-03-06T06:06:47.810-08:002010-03-06T06:06:47.810-08:00قشنگ نوشتی. منم یه دختر 16 ساله دارم. فکر کنم باید...قشنگ نوشتی. منم یه دختر 16 ساله دارم. فکر کنم باید خواننده ت بشم از این به بعد. ولی خب دختر من الان از من بزرگ تر شده و لباس های من براش کوچیکه خوشبختانه. همینطور کفش هام.<br />:)کتایونhttp://naadaanii.persianblog.irnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-4357069188963605492.post-4821744431018406922010-03-06T05:54:27.400-08:002010-03-06T05:54:27.400-08:00خیلی قشنگ بود...خیلی قشنگ بود...فی فیhttp://www.fifi-soorati.blogfa.comnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-4357069188963605492.post-10202563600388947802010-03-06T04:30:51.746-08:002010-03-06T04:30:51.746-08:00پای برهنه میروممممممممپای برهنه میرومممممممممهدیه(مامان ویانا)noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-4357069188963605492.post-82004366208283057202010-03-06T04:24:08.629-08:002010-03-06T04:24:08.629-08:00تصاویر غریبی از مادری نشان می دهید، خیلی غریب ...
...تصاویر غریبی از مادری نشان می دهید، خیلی غریب ...<br />!لیلاhttp://expected.persianblog.ir/noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-4357069188963605492.post-82044568315183906112010-03-05T21:05:54.157-08:002010-03-05T21:05:54.157-08:00بپوش دخترم
همه ي راه ها را به كفش نمي روند...بپوش دخترم<br />همه ي راه ها را به كفش نمي روند...عطش شكنhttp://www.atashshekan.persianblog.ir/noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-4357069188963605492.post-71771124537197076112010-03-05T14:03:41.685-08:002010-03-05T14:03:41.685-08:00چقدر زیبا بود! آنقدر که دیگر دلم نیامد فقط بخوانم ...چقدر زیبا بود! آنقدر که دیگر دلم نیامد فقط بخوانم و چیزی نگویم!کیانnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-4357069188963605492.post-68219052191977469962010-03-05T13:30:48.277-08:002010-03-05T13:30:48.277-08:00قاطعانه باید گفت" نه"....ببین جاده ها هم...قاطعانه باید گفت" نه"....ببین جاده ها همیشه منتظر نمیمونن.....ما حق نداریم بخاطر عزیزترین ها خودمون رو حذف کنیم....."نه"همین!!!!صفاnoreply@blogger.com