skip to main
|
skip to sidebar
روشنائی های شهر
۱۳۸۹/۱/۲۵
بینشانه نشی عزیز!
امروز از کنار آیهای رد شدم،دیرم شده بود،گذاشتم بگذرد
شب آیهای می خواست بیاید،گفتم که امروز روز سختی داشتم بماند برای بعد.
بعد فرداشد، بیآیه شدم..
۱ نظر:
سمیه
۲۸ فروردین ۱۳۸۹ ساعت ۲۰:۱۰
بعد بی آیه شدم...
چه بی آیه مانده ام!
پاسخ
حذف
پاسخها
پاسخ
افزودن نظر
بارگیری بیشتر...
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
بايگانی وبلاگ
2
(1)
1
(3)
12
(4)
11
(5)
10
(6)
9
(3)
8
(2)
7
(10)
6
(7)
5
(11)
4
(14)
3
(13)
2
(12)
1
(14)
12
(11)
11
(15)
10
(13)
9
(12)
8
(13)
7
(16)
بعد بی آیه شدم...
پاسخحذفچه بی آیه مانده ام!