اگر یکنفر بخواهدبفهمد چهسرگردانیخندهداری در روابطفعلیما با انواعآدمها حاکماست کافیاست به سرگردانیما بینضمیر«شما» و «تو» دقتکند. یکعدهنادری هنوز در همهارتباطاتشان از «شما» استفادهمی کنند، حتی با بچههایشان. براییکعده کلا همه «تو» شدهاند،حتی همکارچندسالبزرگتراداره. بقیه،اینوسط دایرههای متفاوتی تشکیلمیدهند؛ ضمیرشان «تو» است فعلشان هنوز جمع. ضمیرشان «شما»ست فعلشان مفرد. با یک نفر صبح «تو» هستند عصر «شما». بعضی مفرد و جمع بودن فعلهایشان با حال و حوصلهشان تغییر می کند.گروهی درحضور فعلشان جمع است در غیابخود طرف مفرد.یکعده ذاتشان ایننیست میخواهند بهرنگجمع درآیند ضمیر «تو» و فعلمفرد را در چنان صمیمیتتصنعیای بهکارمیبرند که میخواهی سرشان دادبزنی که ما کی باهم فامیلشدیم؟ ...
نماد روشنی است از وضعسرگردان همه بینسنت و زمانهنو. بین خیلی از مفاهیمی که ارتباطاتما را شکلمیدادند و دگرگونشدهاند....
دارم فکر میکنم معادل این تو/شما تو انگلیسی چیه؟ یعنی تو زبون انگلیسی چی سرگردانی خندهدار روابط ما با آدمها رو نشون میده؟
پاسخحذفدارم به گیجی و از همه جا بیخبری آدمی فکر میکنم که فارسی زبون دومشه و هاج و واج مونده که بالاخره باید تو خطاب بشه/ بکنه یا شما.
دارم به از همه جا به خبری خودم فکر میکنم تو کانادای وانفسا ...
خيلي جالب و جامع بود
پاسخحذفممنون
salam
پاسخحذفFekr mikonam unhayi ke taklifeshan ba khodeshan malum ast, sargardanishan be marateb kamtar ast, shayad aslan sargardan nabashand!
Man khodam jozve daste avalam, ama darmavarede madudi, jozve anha mishavam ke dar ghiyabe fard, mofrad estefade mikonam
Kolan be nazare man, in sargardani nist, mogheiatha motefavet ast
Shoma vaghean to va shoma ra mesdaghi az zamane no va sonat midanid?
پاسخحذفآخییش! یک نفر باید یک روز بالاخره این را می نوشت. دست شما درد نکند(:
پاسخحذفعاشق همینتم:
پاسخحذفهمیشه دست میذاری، درست همون جاهایی که عمریه باتهاش درگیریم
اما هیچ راجبش ننوشتیم و نگفتیم
"..."
شايد. مشكل فقط من نيستم كه سرگردانم . سرگرداني جامعه من رو گيج ميكنه وگرنه من براي فرار از دست اينجور موقعيت ها اصلا ضمير استفاده نميكنم . فقط فعل. ولي همچنان سرگردانم...
پاسخحذف