۱۳۸۹/۲/۴

اعترافات

به من طلبکاره، ، بهش بدهکارم، بهم بدهکاره، ازش طلبکارم، بهش طلبکارم،
گردن من حق داره، من گردنش حق دارم،
دین به گردنش دارم، به گردنم دین داره، دینش به گردنمه، دینم به گردنشه
سی و چند سالم است ولی هنوز هم جرات ندارم یکی از این عبارتها را توی حرفهایم به کار ببرم. هنوز هم شک می کنم این را باید می گفتم یا آن یکی. به خصوص با این طلبکار و بدهکار خیلی مشکل دارم.
یک بار هم توی عمرم فکر نکنم این دو تا کلمه را درست به کار برده باشم. شما ها این طوری نیستید؟

۹ نظر:

  1. دقیقا همینطورم. اما چون کسی رو تو زندگیم مثل خودم ندیده بودم، خجالت میکشیدم اصلا این کلماتو به کار ببرم. چه برسه با اینکه به کسی بگم.

    پاسخحذف
  2. سلام
    جالب بود!
    من این طوری نیستم، اما معمولا خود "طلب کار" و "بده کار" رو جابه جا به کار می برم!!!!

    پاسخحذف
  3. راستش اين پست را كه خواندم هرچي فكر كردم يادم نيامد كدامشان را به كار مي برده ام!
    درست تا سه دقيقه ي پيش فكر مي كردم مشكلي با اين ها ندارم ولي حالا مطمئنم از اين به بعد باهاشان مشكل دارم!!

    پاسخحذف
  4. وای گیج شدم. البته من در مورد "عرض کردن"و"فرمودن" ، گاهی همین حس گیجی رو دارم.
    تقصیر ماست که بلد نیستیم لفظ قلم حرف بزنیم:)

    پاسخحذف
  5. راستی در ادامه ی حرف قبلی یادم اومد که در مورد "پیشواز" و "بدرقه" هم همین مشکل رو دارم.
    بد نیست یه لیستی ازین کلمات به دست بیاریم

    پاسخحذف
  6. ازش طلبکارم" رو می ترسم بگم اما "بهش بدهکارم " و " گردن من حق داره " رو تا دلت بخواد!!!

    اصلا گاهی فکر میکنم بیشتر ذهنم درگیر این حق و حقوقاست...

    پاسخحذف
  7. نه اگرحسابدار باشي اصلا اشتباه نميگيري .

    پاسخحذف
  8. کلا ما! آدم های خاص! هممون همینجوریم:)
    حالا اینی که شما میگی خوبه،من خودم به تنهایی تهدیدی هستم برای زبان فارسی!!!

    پاسخحذف