سکوت سرشار از دودوتا چهارتاهاست. لبریز از عافیتطلبی و دستمال هایی که به سر نبسته اند چون سری درد نمیکرده. تازگیها چقدر کم سری درد میکند.
یادش بخیر سکوتی که پیشترها می شناختم ، سرشار از ناگفته ها و اعتراف به عشقهای نهان..
۱۳۸۹/۱۰/۲
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
وگاهی این سکوت حاکی است از مثلا منطق حفظ روابط خانوادگی !!
پاسخحذفچقدر آزارم می دهد این منطق !
وگاهی پر است از این حس : ما می فهمیم و تو نمی دانی ! آخر چقدر باید اطلاعات داشت در این عصر که دانا و فهمیده به حساب آمد ؟ و در مقابل حرفهایت سکوت نشنید !!؟
گویاترم زبلبل اما ز رشک عام
پاسخحذفمهرست بر دهانم و افغانم آرزوست
افغانم آرزوست...
اماحالا جنس سكوتها هم فرق كرده صداي فريادها هم تغيير كرده...
پاسخحذفچه سکوت های بدی ...و گاهی این سکوت ها عده ای را در بین چند راهییی بدی گذاشتند!!!!!
پاسخحذف