۱۳۸۸/۱۱/۲۳

محمد‌‌ش

عتابهای قرآن به پیامبر را دوست دارم: مگر خودت یتیم نبودی ما پناهت دادیم؟ مگر سینه ات تنگ نبود ما کمکت کردیم؟ مگر بارهای روی دوشت را ما برنداشتیم؟ تشرهای خدا به پیامبر، لحن عجیبی دارد. حتی اگر مفسرین بگویند خدا به پیامبر تشر زده که مردمان دیگر، حواسشان را جمع کنند، موضوع فرقی نمی‌کند، قشنگتر هم می‌شود. اینکه وقتی می‌خواهی یک حرفی را حالی مردم کنی هی بگوئی «محمد ما هم اگر این کار را بکند می‌زنیم رگ گردنش را قطع می‌کنیم». «شما می‌میرید حتی این محمد ما هم می‌میرد». همین، خودش خیلی دوست داشتنی است. اصلا همین را دوست دارم. .همین که مردم کار غلط می‌کنند خدا محمدش را عتاب می‌کند. همین که هی جلوی بقیه، از این رسولش مایه می‌گذارد. حتی ما آدم معمولی ها هم می‌فهمیم این یعنی چه. 

۱۴ نظر:

  1. چقدر این مدل نوشته هاتون رو دوست دارم...

    پاسخحذف
  2. واقعا هم دوس داشتنیه !
    کاش یه کم درس بگیریم و گوش کنیم

    پاسخحذف
  3. هیس!!!! دیوار موش داره..موش گوش داره... مسائل اسلامی هم باید با شرایط فعلی همخوانی داشته باشن....مثلا (لا اکراه فی الدین..)خوب من اهساس میکنم الان مجاز نباشه ...{{{نظر تو چیه میم؟؟}}}

    پاسخحذف
  4. به خدا این را سیاسی ننوشتم. مدتهاست در ذهنم هست. هروقت به آیاتش می رسم دلم یک طوری می شود. فقط دلم خواست چیزی درباره پیامبرم بنویسم. حالا اگر برداشت سیاسی هم ازش می شود کاری از دستم برنمی آید. بروید لحن خدا را عوض کنید دست من نیست که. من فقط دلم خواست برای رحمه للعالمین مان چند سطر بنویسم.

    پاسخحذف
  5. به یک عدد ناشناس: منظورتو نفهمیدم، اما من هیچ برداشت سیاسی از این نوشته نکردم؛ به نظرم این جور مطالب خانم (...) خیـــــلی قشنگ و دوست داشتنی اند، خیــــلی به دل مینشینند

    پاسخحذف
  6. طفلک شهرنشین! همه مهرش را به رحمه للعالمین گذاشته روی کیبورد و چه دلنشین سخن از زبان ما گفته، آن وقت مرتب چشممان به این کامنتها و برداشتها روشن می شود!

    پاسخحذف
  7. it was greate.......
    thank u

    پاسخحذف
  8. به شهرنشین عزیزم..به میم...تمام درد همینه ...بزرگی گفت:این انقلاب تنها یک شهید داشت وآن اسلام بود.....من تنها چیزی که سالها پیش بخاطر زندگی بین اهل تسنن و احترام متقابل شیعه وسنی در اون شهر دیدم .اصل احترام به دیگراندیشان بود که بنظرم در غدیر خم متبلور شده...اون سالها بود که فکر کردم چرا محمد از کلمه واضحتری بجای "ولی" استفاده نکرد..چرا به صراحت جانشین تعیین نکرد... اونجا بود که روح دموکراسی رو دیدم...که این روزا بهش میگن "تحمل دگراندیشی"......اما "مسیر" گرامی خوب چه اصراریه فقط متن اصلی رو بخون که این برداشتها "سوی چشمات" رو کم نکنه!!!!

    پاسخحذف
  9. (با عرض معذرت از خانم "شهرنشین" به خاطر ادامه این بحث)
    یه عددناشناس محترم!
    میشه بگی اون بزرگی که این جمله نغز رو گفته، کیه؟؟ و منظورش دقیقا چیه؟

    پاسخحذف
  10. یک سؤال دیگه از ناشناس:
    کی گفته پیامبر جانشینش رو با صراحت و مشخصا، تعیین نکرد؟؟

    پاسخحذف
  11. به میم گرامی...در سال چهارم دبیرستان به ما آموختند که کلمه "ولی" در زبان عربی معانی متفاوتی داره...وچون پیامبر به این شکل نمادین ایستاد تا رفتگان ونرسیدگان وحاضران همه جمع شوند پس منظور امری مهمتر وفراتر از معنای دوستی وحب علی بوده......پس محمد از کلامی استفاده میکند که نظرش رابگویدواین مردم هستن که راه درست یا نادرست رو انتخاب میکنن

    پاسخحذف
  12. به یه عدد ناشناس:
    ببین به جای این حرفا برو خطبه ی غدیر رو بخون.زیادیش رو هم به بزرگواری خودت ببخش چون پیامبر همه ی سعی اش رو کرد تا بگه بعد از من علی جانشینه.حالا اگه تو می گی صریح نگفته برو بخون تا ببینی تا امام زمان رو اسم آورده و حتی گفته که بعضیا تردید می کنن. آیه آورده. اندازه ی یه نصف روز حرف زده.اونوقت ماها...؟

    پاسخحذف
  13. میدونم "ولی" فقط یک معنی نداره اما این نتیجه گیری رو اصلا قبول ندارم

    پاسخحذف
  14. به قاصدک باران....چه خوش حالی دارم که ادبیاتی مثل تو ندارم...چه خوشبختم که مثل تو نمی بینم...چه خوشبختم که دنیائی دارم که جا برای همه هست......

    پاسخحذف