خدایا آتش جهنم را از سر زنانی که صبح تا شب به خودشان دروغ میگویند بگردان.به خداوندی خودت میدانی که اگر زنها می خواستند به خودشان راست بگویند،سنگ روی سنگ بند نمیشد .
خوشم میاد که این شهرنشین جرات ارائه زمینه برای تبادل نظر در مورد مسائلی از جامعه رو هم داره که باز کردنشون سخت و ریسکیه.گاهی هم مثل اینجا مجبوره قربانی رو قاتل جا بزنه و قصه رو از زبون خودش بگه. این پست چند روزی تو ذهن من چرخید. باید بگم که باهاش موافق نیستم. اول اینکه این "زنها" و "مردها"، اکثرا اینقدر که خیلیها به بهانههای مختلف دورشون دیوارهای سوا میکشن، جدا و متفاوت نیستند. توانائی یا ناتوانی در مواجه با حقایق و و حل مسائل (چه شخصی، چه خانوادگی یا اجتماعی) از راه درست و مستقیمش یک امر اخلاقی و تربیتی هست. ربطی در زن یا مرد بودن در اینجا نمیبینم. متاسفانه زنان در ایران به غلط مشهور به این هستن که از پشت پرده امور رو میچرخونن و تصمیم گیرنده اصلی و صاحب افسار قدرتند (منتها پنهانی). هنرشون هم کار کردن روی ضمیر ناخوداگاه گروه "نیازمند به مراقبت یا دشمن" یعنی مردها، و زیر آبی رفتن و استفاده/سو استفاده از شناخت شون از اونها و نقاط ضعف شونه، تا همچین این مردها رو بپیچونن که وقتی محکم با دماغ چسبونده شدن وسط هدف "آ" در منتها الیه سمت راست،فکر کنند: به به چه مردانه و با سرعت و قدرت به قله "ب" در منتها علیه چپ رسیدن. خلاصه اینکه زنها، این صاحبان عقل کلّ و جماعت فهمیده، بالغ، مادر، دلسوز وصد البته توانا، باید با معجونی از دروغ و دووز و کلک، امور مردان و کلا خانواده و جامعه را رتق و فتق کنن بدون اینکه به پر قبای آقایی آقایون بر بخوره و از منزلت اقأیشون چیزی کم! و این بود که خدا زن رو برای مرد آفرید! ...بنظر من، وقتش شده که بیدار شیم. تا اقلاً بیشتر از این در تربیت بچهها مون ... نزدیم!. آدم سالم و عاقل و بالغ، زن یا مرد، برای اهدافش (که حتما عاقلانه و انسانی انتخاب و برنامه ریزی شدن) با صداقت کار میکنه و هزینه شو هم میده. از دروغ هرگز در نهایت خوبی رشد نمیکنه. ممنون از شهرنشین که ایندفعه تیشه شو به یک ریشه خیلی عمیق و اساسی از بدبختیهای فرهنگ ایران زد. این یعنی سبز!
صداقت که از اصول اساسی انسان بودن هست از خود آدم شروع میشه. کسی که با خودش نتونه صادق باشه با دیگران هم نیست. کار آمیخته به دروغ فقط سنگ جهنم رو هم میچینه! پس چه بهتر که این سنگها روی هم بند نشن. ممنون از شهرنشین که جای این بحث رو باز کرد.
تند رفتید وحید آقا. بعضی انسانها [هم دوباره بگم: زن یا مرد]؛ با مشورت نکردن، تنهائی بجای همه تصمیم گرفتن و پنهانکاری هاشون، باعث دروغ گویی بعضی دیگه (زن یا مرد) میشن. بعضی از این به خود دروغ گفتنها هم که معمولان برای تحمل اینجور کارهای این بعضی هست!
نه دیگه اگر همه رو راست باشند و به خودشون دروغ نگویند همه یاد می گیرن که چه کنند. زمان می بره ولی جواب می ده. ضمنا این خود-دروغگویی معمولا کار خانم هاست به خاطر شرایط و این ها ولی گاهی هم کار آقایونه. منظورم البته حالا زن و مردش نبود اصل خوددروغگویی اش بود. پنهانکاری هم شبیه همین ولی خوب این سیکل پنهان کاری/ تحمل باید یک جایی بشکنه. مردها که عرضه ی شکستن چیزی رو ندارند امیدمون به خانم هاست. (:
آمیـــن!
پاسخحذفخوشم میاد که این شهرنشین جرات ارائه زمینه برای تبادل نظر در مورد مسائلی از جامعه رو هم داره که باز کردنشون سخت و ریسکیه.گاهی هم مثل اینجا مجبوره قربانی رو قاتل جا بزنه و قصه رو از زبون خودش بگه. این پست چند روزی تو ذهن من چرخید. باید بگم که باهاش موافق نیستم. اول اینکه این "زنها" و "مردها"، اکثرا اینقدر که خیلیها به بهانههای مختلف دورشون دیوارهای سوا میکشن، جدا و متفاوت نیستند. توانائی یا ناتوانی در مواجه با حقایق و و حل مسائل (چه شخصی، چه خانوادگی یا اجتماعی) از راه درست و مستقیمش یک امر اخلاقی و تربیتی هست. ربطی در زن یا مرد بودن در اینجا نمیبینم. متاسفانه زنان در ایران به غلط مشهور به این هستن که از پشت پرده امور رو میچرخونن و تصمیم گیرنده اصلی و صاحب افسار قدرتند (منتها پنهانی). هنرشون هم کار کردن روی ضمیر ناخوداگاه گروه "نیازمند به مراقبت یا دشمن" یعنی مردها، و زیر آبی رفتن و استفاده/سو استفاده از شناخت شون از اونها و نقاط ضعف شونه، تا همچین این مردها رو بپیچونن که وقتی محکم با دماغ چسبونده شدن وسط هدف "آ" در منتها الیه سمت راست،فکر کنند: به به چه مردانه و با سرعت و قدرت به قله "ب" در منتها علیه چپ رسیدن. خلاصه اینکه زنها، این صاحبان عقل کلّ و جماعت فهمیده، بالغ، مادر، دلسوز وصد البته توانا، باید با معجونی از دروغ و دووز و کلک، امور مردان و کلا خانواده و جامعه را رتق و فتق کنن بدون اینکه به پر قبای آقایی آقایون بر بخوره و از منزلت اقأیشون چیزی کم! و این بود که خدا زن رو برای مرد آفرید! ...بنظر من، وقتش شده که بیدار شیم. تا اقلاً بیشتر از این در تربیت بچهها مون ... نزدیم!. آدم سالم و عاقل و بالغ، زن یا مرد، برای اهدافش (که حتما عاقلانه و انسانی انتخاب و برنامه ریزی شدن) با صداقت کار میکنه و هزینه شو هم میده. از دروغ هرگز در نهایت خوبی رشد نمیکنه. ممنون از شهرنشین که ایندفعه تیشه شو به یک ریشه خیلی عمیق و اساسی از بدبختیهای فرهنگ ایران زد. این یعنی سبز!
پاسخحذفصداقت که از اصول اساسی انسان بودن هست از خود آدم شروع میشه. کسی که با خودش نتونه صادق باشه با دیگران هم نیست. کار آمیخته به دروغ فقط سنگ جهنم رو هم میچینه! پس چه بهتر که این سنگها روی هم بند نشن. ممنون از شهرنشین که جای این بحث رو باز کرد.
پاسخحذفعالی بود.
پاسخحذفکاش هیچ کس به خودش دروغ نگه خصوصا خانم ها که منشا مصیب عالم می شن با این خوددروغ گویی هاشون
تند رفتید وحید آقا. بعضی انسانها [هم دوباره بگم: زن یا مرد]؛ با مشورت نکردن، تنهائی بجای همه تصمیم گرفتن و پنهانکاری هاشون، باعث دروغ گویی بعضی دیگه (زن یا مرد) میشن. بعضی از این به خود دروغ گفتنها هم که معمولان برای تحمل اینجور کارهای این بعضی هست!
پاسخحذفنه دیگه اگر همه رو راست باشند و به خودشون دروغ نگویند همه یاد می گیرن که چه کنند. زمان می بره ولی جواب می ده. ضمنا این خود-دروغگویی معمولا کار خانم هاست به خاطر شرایط و این ها ولی گاهی هم کار آقایونه. منظورم البته حالا زن و مردش نبود اصل خوددروغگویی اش بود. پنهانکاری هم شبیه همین ولی خوب این سیکل پنهان کاری/ تحمل باید یک جایی بشکنه. مردها که عرضه ی شکستن چیزی رو ندارند امیدمون به خانم هاست.
پاسخحذف(: