۱۳۸۸/۸/۱۹

بنا بر آخرین گزارشهای نرسیده

همین الآن که ما اینجا نشسته ایم بچه های کلاس اول یادگرفته اند بنویسند «آب». از پنجره مدرسه صدایشان می آید که با آخرین توانی که در حلق کوچکشان دارند داد می زنند« آب» و لبهایشان را سفت می فشارند که صدای «ب» آخر بیاید.

همین الآن که ما اینجا نشسته ایم زنی آخرین منجوق لحاف جهیزیه دخترش را که فردا شب عروس روستایی دیگر می شود را می دوزد و تشک های رنگ رنگی را در ایوان چوبی روی هم دسته می کند.


همین الآن که ما اینجا نشسته ایم نوک عصای پیرزنی با زحمت زیاد می خورد به سرشاخه درخت قدیمی حیاطش و خرمالوی رسیده ای می افتد در دستهای چروکیده ای که فکر می کردند دیگر به هیچ دردی نمی خورند .


فکرش را بکن درست همین الآن که ما اینجا نشسته ایم پاهایی می دوند، برهنه می دوند، کف پاها زمین را لمس می کند. پارچه ای سفید دور ساقها می پیچد، می روند و برمی گردند. می رسند به کوه صفا، برمی گردند به مروه. خسته می شوند، عرق می کنند . پارچه ای سفید دور ساقها می پیچد. باز پاهای برهنه می دوند. به دنبال گمشده ای، به دنبال گمشده ای... 
فکرش را بکن، درست همین الآن که ما اینجا نشسته ایم.

۵ نظر:

  1. سعي نزديك ترين حالت به من است...
    حديث قدسي
    هستند آدم هايي كه وقتي صبح از رخت خواب بلند مي شوند شروع به سعي مي كنند هر روز تا صفا مي روند و دوباره شب به مروه بر مي گردند و مي خوابند . آن ها آبروي ما زمينيانند در آسمان . نزديكترين خلق به خدا . خداوند نگه دارشان باد

    پاسخحذف
  2. پیدا می کنند اما ؟؟!!!
    خوب تر که فکر می کنم همین دنبال گشتن چه زیباست حتی اگر بی ثمر باشد ...

    پاسخحذف
  3. سلام
    چه بوی آشنایی می دهد!عجب چشمم روشن شد به این روشنایی !
    یقین داشتم که نویسنده محبوب من از آن زنهایی نیست که برود بنشیند یک گوشه تا این منحصرکنندگان دلشان غنج برود که یکی دیگر را ...بله ... به خدمتش رسیدیم.
    چه ذوقی کنم ازین پس با این روشنایی ها!

    پاسخحذف
  4. چه جالب...من این روزها اگه به حج فکر کرده باشم .فقط مربوط بوده به برگشتن حاجی ها و اینکه آیا تلفات اچ1-ان1 چقدر خواهد بود؟؟ جدا چقدر دور شدم از "خانه دوست کجاست؟
    "من را چه شدست؟؟

    پاسخحذف
  5. پیرزن و «ب» خیلی خوب بود، خیلی مصور!

    پاسخحذف