چقدر تازگی تعداد آدمهایی که این اشتباه را می کنند زیاد شده. عجیب تر؛ خود راننده هایند که اصلا دیگر از این دست اشتباهات تعجب هم نمی کنند. حتی لبخند هم به لبشان نمی آید. انگار که هر چیزی در این شهر طبیعی باشد، هرنوع حواس پرتی معمولی باشد. راحت می گذرند. جوری که انگار فقط مسیرشان از رسالت به رسالت نیست و طرف باید صبر کند برای ماشین بعدی. حتی صبر نمی کنند طرف تته پته اش را بکند و حرفش را درست کند.
شهر ترسناکی شده است.
سلام
پاسخ دادنحذفنمیدونم چی بگم ولی با جمله آخر واقعا موافقم؛ جداً که ترسناک شده...
از خوابگرد اومدم اینجا.لذت بردم واقعا و به پست قبلی لینک دادم.موفق باشید.
پاسخ دادنحذفوقتی کیفم از بالای پله های پل هوایی قل خورد و رفت پایین و هیچکدام از کسانی که داشتند از پله ها بالا میامدند به خودشان زحمت گرفتن کیفم را ندادند....فهمنیدم که خیلی ترسناک شده تهران...بیزارم از رنگ خاکستری تند.بیزارم.
پاسخ دادنحذفبنازم به شهر خودم....
پاسخ دادنحذفشهر ترسناک لعنتی
پاسخ دادنحذف