چقدر خوشحالم که در هستی قانون بقای انرژی وجود دارد نه بقای ادعا! چقدر اعتماد دارم که هرچه انرژی روی کاری بگذاری، میماند، می تراود و حیاتش را ادامه میدهد.
گل یا پوچتون رو تازه خوندم. از لخاظ ادبی جزو شاهکارهاتون بود. واقعا زیبابود. من جای شما بودم خدا رو شکر می کردم که تلنگر رو اول کار خوردم و دعای «یا الله و یا رحمن و یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلوبنا علی دینک » را در قنوت هام قراموش نمی کردم.
به عطش شکن!! سلام....بنظر تو شهر نشین کم کاری نمیکنه؟ گاهی بنظرم تو گودر مژگان میبینمت!!! خوب چکار کنیم شهرنشین دوباره بنویسه امروزهم که حرفای مشکوکی از "سکوت" واینا میزد!!!!
درود ...
پاسخ دادنحذفو ان سعيه سوف يري
پاسخ دادنحذفاین قانون خیلی قوت قلبه
پاسخ دادنحذفتو نوشته های شما همیشه یه جور جنگجویی به نظرم می رسه، این چیه که شما را به مبارزه فرا می خونه، خودتون یا دنیای بیرونتون؟
پاسخ دادنحذفچقدر خوشحالم که خوشحالی!!!!!
پاسخ دادنحذفپس دوباره شهر روشنه !!!!
ما چه قدر خوشحالیم. همه چیز آرومه
پاسخ دادنحذفمن چقدر خوشحالم که این "صفا"هم خوشحاله:دی
پاسخ دادنحذفتکلیف قانون بقای اعتماد چی می شه که روز به روز کمتر می شه؟
پاسخ دادنحذفگل یا پوچتون رو تازه خوندم. از لخاظ ادبی جزو شاهکارهاتون بود. واقعا زیبابود.
پاسخ دادنحذفمن جای شما بودم خدا رو شکر می کردم که تلنگر رو اول کار خوردم و دعای «یا الله و یا رحمن و یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلوبنا علی دینک » را در قنوت هام قراموش نمی کردم.
ناشناس محترم
پاسخ دادنحذففقط می خواستم بگویم نظرتان رسید. ممنون و ببخشید که همگانی نکردم
به عطش شکن!!
پاسخ دادنحذفسلام....بنظر تو شهر نشین کم کاری نمیکنه؟
گاهی بنظرم تو گودر مژگان میبینمت!!!
خوب چکار کنیم شهرنشین دوباره بنویسه
امروزهم که حرفای مشکوکی از "سکوت" واینا میزد!!!!