۱۳۸۹/۹/۲۳

هم‌عشقی

خیسی ته چشمها، اسم شبه.
آه! پس تو هم؟

۵ نظر:

  1. هوممممم... خیلی قشنگه

    پاسخ دادنحذف
  2. نوشته هاتون بی نظیره. کوتاه و پر مغز...

    پاسخ دادنحذف
  3. چه زیبا به یادم آوردی اسم شبی را که مدت ها بود فراموش کرده بودم
    خیسی ته چشم ها...
    تلنگری کوچک تمام انچه را ان ته مانده جاری خواهد کرد

    روشنایی های این شهر مدت هاست به خاموشی گراییده...
    مانده ام!کورسوی امیدی هنوز هست که ما را به این شهر شب پیوند دهد؟
    من روشنایی های این شهر را به وبلاگ خودم پیوند می دهم باشد که بارقه ای از این روشنایی وجود خاموشم را روشن کند...

    پاسخ دادنحذف
  4. دیر به دیر می نویسید بانوی هم عشق ما!

    پاسخ دادنحذف